گروه فرهنگ و هنر مشرق - دبیرخانه جایزه جلال آل احمد، کتابهای «الفبای مردگان» اثر آقای هادی خورشاهیان از نشر نیلوفر، «این خیابان سرعتگیر ندارد» اثر خانم مریم جهانی از نشر مرکز، «بی کتابی» اثر آقای محمدرضا شرفیخبوشان از انتشارات شهرستان ادب، «تپه خرگوش» اثر آقای علیاکبر حیدری از نشر روزنه و «وقت معلوم» اثر مهدی کفاش از انتشارات شهرستان ادب را به عنوان نامزدهای بخش رمان و داستان بلند دهمین جایزه جلال آل احمد را (به ترتیب حروف الفبای نام کتاب) اعلام کرد.
داوری بخش رمان و داستان بلند این دوره از جایزه جلال را آقایان «ابراهیم زاهدیمطلق»، «علی چنگیزی» و «محمدرضا بایرامی» برعهده داشتهاند.
در ادامه نگاهی میاندازیم به این 5 نامزد.
الفبای مردگان / اثر هادی خورشاهیان
این کتاب درباره سرگشتگی آدمهایی است که در هزارتوی تاریخ و جغرافیا گم شدهاند. در این هزارتوها، هر راه تازه میتواند بیراهه دیگری باشد و باعث سرگردانی بیشتر آدمها بشود و به زندانی دیگر ختم شود. آدمهای این رمان همگی یک بار از اسب افتادهاند، ولی تلاش میکنند از اصل نیفتند تا روزی که بتوانند شاهراه را پیدا کنند و از این هزارتوهای هزار و یک شبی خود را نجات دهند. ساختار «الفبای مردگان» چون سرگذشت آدمهای رُمان تودرتوست و از روایتی به روایت دیگر نقب میزند و بهدنبال سرگذشت یکی دیگر از آدمها در تاریخ و جغرافیای دیگری میرود
این خیابان سرعتگیر ندارد / اثر مریم جهانی
رمان این خیابان سرعت گیر ندارد، رمانی است اجتماعی که اواسط تابستان امسال توسط نشر مرکز به بازار کتاب آمد.
داستان، روایت تقابل فردیتی است عاصی و چارچوب شکن با جامعهای به ظاهر شهری و مدرن اما در باطن دارای نمودهای جامعهای سنت زده.
شهره، راویِ زنِ داستان از همان نخستین بندهای رمان این تقابل را در واگویه های درونی خود به نمایش میگذارد.
«در کلان شهر ما زنی پیدا نمیشود که دندههای دوزاری را مثل من با لذت عوض کند یا دخلش که پر شد خوشی بزند زیر دلش و ویرش بگیرد آینه بنز پارک شده بغل خیابان را ببوسد. یا سر ظهر و سر چراغ که راهی میشود خانه، شیشههای تاکسیاش را بالا بکشد و ولوم استریو را تا اند سرسام بلند کند تا کوفتگی کت و کولش در برود. در کلان شهر ما زنها محتاط رانندگی میکنند و نمیدانند چه کیفی دارد شنیدن ناله موتور وقت دنده معکوس... در کلان شهر ما زنها یک دنده میشناسند. دنده مُرده.»
آنچه این رمان را از سایر رمانهای زنانه حال حاضر متمایز میکند، پرهیز از زنانه نویسی های مرسوم و پرداخت تازه شخصیتی کنش مند در بستری از خرده روایتهاست.
بیکتابی / اثر محمدرضا شرفی خبوشان
رمان «بی کتابی» اثر محمدرضا شرفی خبوشان از سوی انتشارات شهرستان ادب منتشر شده است.
این اثر در ژانر رمانهای تاریخی طبقه بندی میشود و به موضوع «کتاب» میپردازد. به گفته نویسنده این رمان «بی کتابی» نگاهی به یک واقعه تاریخی دارد و رمان سعی کرده ارزشگذاری به کتاب توسط ایرانیان را زیر ذرهبین قرار دهد. اینکه چقدر در طول تاریخ ما ایرانیان کتاب را مورد توجه قرار دادهایم.
ماجرای این رمان ریشه در تاریخ دارد. شرفی خبوشان توضیح داده است: مظفرالدین شاه کتابداری به نام لسانالدوله را به ریاست کتابخانه منصوب میکند. هر نسخه و اوراقی از نسخ معروف در موزههای جهان است مربوط به این دوره است که این فرد از کتابخانهها خارج کرده است. در این دوره 5 هزار جلد از نسخ نفیس کتابخانه گلستان به سرقت میرود. این موارد با به توپ بسته شدن مجلس تنیده شده، شخصیت اصلی دلال کتاب است که در این اثر به کتابسازی، کتابداری و صحافی و برخی هنرهای مرتبط با کتاب میپردازد و مخاطب را از زوایای دیگر از تاریخ کتاب پردازی مطلع میکند.
تپه خرگوش / اثر علیاکبر حیدری
رمان «تپه خرگوش» نوشته «علیاکبر حیدری» است. این اثر در بستر تاریخ معاصر ایران رخ میدهد و نویسنده دربارهاش میگوید: «داستان این رمان که بهنوعی سه فراز از زندگی یک خانواده را به تصویر میکشد از سال ۵۷ شروع و در سالهای پایانی دهه هشتاد به اتمام میرسد که در هر بخش، یکی از اعضای این خانواده به روایت داستان میپردازد.»
علیاکبر حیدری با تاکید بر اینکه علاقه زیاد او به تاریخ به نوشتن این رمان هدایتش کرده است، گفت: برای نوشتن این رمان نزدیک به یکسال تحقیق میکردم و نوشتن رمان نیز از مهر ۸۹ شروع و تا تیر ۹۲ ادامه داشت. پس از آن رمان برای کسب مجور به وزارت ارشاد رفت که تا زمستان امسال درباره آن تنها به بیان اینکه در دست بررسی است اکتفا میشد و هیچ توضیحی درباره اینکه چه اتفاقی قرار است برای کتاب بیفتد ارائه نشد.
حیدری درباره فعالیتهای ادبی خود در زمان بررسی این کتاب نیز گفت: یکی از داستانهای کوتاه مجموعه بوی قیر داغ تبدیل به فیلمنامه شده است که امیدوارم بستری برای ساخته شدن پیدا کند و رمان تازهای را نیز در دست تألیف دارم.
کتاب حاضر را انتشارات «روزنه» منتشر کرده و در اختیار مخاطبان قرار داده است.
وقت معلوم / اثر مهدی کفاش
رمان دربارۀ شخصیتی به نام فؤاد است که در سلولی انفرادی زندانی شده است. مشخص نیست که چه کسی او را به زندان انداخته و چه کسانی از او بازجویی میکنند، اما مسالۀ او و به زندان افکنندگانش مشخص است. او درگیر ماجراهایی شده است که سالها قبل در بحبوحۀ انقلاب ۵۷ ایران رخ داده است. سه شخصیتی که زندگیشان و فعالیتهایشان در ابهام مانده است و کسی چنانکه باید به آن نپرداخته: بهمن حجت کاشانی، علی پهلوی (علی اسلامی) و کاترین عدل و وقایع مربوط به رویداد خرمدره؛ ارتباط آنان با خاندان پهلوی و خاندان قاجار و نیز، اتفاقاتی که خارج از فضای تاریخی زیستن این سه نفر در زندگی شخصی فؤاد و ارتباطاتش با افرادی که مرتبط با آن پیشینۀ تاریخیاند، میافتد.
رمان دو روایت را همزمان به پیش میبرد. روایتی سوم شخص از زندگی فؤاد و اتفاقاتی که برای او میافتد و روایتی اولشخص و در قالب شبه اعترافات او در زندان که خودِ او در سلول انفرادیاش و گویا به درخواست زندانیکنندگانش مینویسد.
*صبح نو